شلوغی های ذهن من!

بلند بخوان مرا ، نترس از اینکه غلط بخوانی

شلوغی های ذهن من!

بلند بخوان مرا ، نترس از اینکه غلط بخوانی

مردم اغلب بی انصاف ، بی منطق و خودمحورند ولی آنان را ببخش.
اگر مهربان باشی ، تو را به داشتن انگیزه های پنهان متهم میکنند... ولی مهربان باش.
اگر شریف و درستکار باشی ، فریبت میدهند...ولی شریف و درستکار باش.
نیکی های امروزت را فراموش می کنند ولی نیکوکار باش.
بهترین های خودت را به دنیا ببخش حتی اگر هیچ گاه کافی نباشد.
و درنهایت می بینی که هرآنچه هست و نیست ، بین تو و خداوند است نه میان تو و مردم...

"حضرت علی (ع)"

آخرین مطالب
نویسندگان

بی عنوان!!!

* خواهرم و همکاراش نوبتی دوره دارن که میرن خونه ی همدیگه! از قضا من یه بار که خونه ی خواهرم بودم ،

باهاش رفتم خونه ی یه کدوم از همکاراشون که میشناختمش از قبل! بعد از اون به بعد منم دعوت میکنن

بقیه!:)))  دیروز هم خونه ی یه نفر دیگه بود که تاکید کرده بود من حتماااا برم!!:))) یه دختر کوچولو داره اسمش

یلداست.. یلدا هم  یه بار که دیده بودمش ، خیلی با من جور شده بود و هرچی میخواست به من میگفت! همکار

 خواهرم به خواهرم گفته بود به دوست یلدا بگو حتماااا بیاد!:))))) منم برای دوست کوچیکم! یه لباس خوشگل

گرفتم و رفتم پیشش!! لباسه رو پوشیده بود و هی منو نگاه میکرد و می خندید و ذوق کرده بود بعدشم

می رقصید!!:))))   خلاصه دیروز هم کلی با هم جور شدیم.

جالب اینجاست که مردادی هم هست! منم اون کادو رو بخاطر تولد چند روز پیشش براش گرفتم:*


* دیروز بالاخره بعد از مدت ها صدای گوشیمو شنیدم!! خیلی وقت بود که اسپیکرش خراب شده بود و من هی

امروز و فردا میکردم برای درست کردنش... و بالاخره دوباره صداش دراومد!!

یکی از عینکامو هم درست کردم و اینجانب الان یه عدد عینک تقریبا سالم دارم!:))) البته ایون جدیده که کادوی

 تولدم بود ، درست نشد متاسفانه چون شکسته بود! ولی بازم دنبال درست کردنش هستم چون کادوی تولد

 بود و بالاخره یه چیز دیگه س! جاهای مختلف نشون میدم شاید بشه یه کاری کرد :)


*دیروز دومین بار بود که  تو این چند وقت برای خرید پول نقد همرام نبود و منم برنداشتم از کارت به خیال اینکه

خب همونجا که خودپرداز هست ، دیگه چرا الکی صف بمونم پول بکشم از کارت ، که دقیقا هم دستگاه ها یا

خراب بود یا تلفن قطع بود و من برای اندکی پول نقد، مجبور بودم که کلییی برم تا به یه بانک برسم و دوباره

کلییی برگردم همین راهو!!! شمسی به من میگن!://


*فردا برای اولین بار میخوام تنهایی با اتوبوس برم مسافرت!!! تا حالا تنها نرفتم! بعد اصرارهای زیاد خاله جان

 و دخترخاله جان ، دیگه گفتم برم!! یعنی هفته ی قبل قرار بود که برم ولی چون جمعه آزمون داشتم، نشد.

 بعدش منصرف شدم کلا چون خاله اینا قرار بود خودشون بیان! بعد تاریخشون عوض شد و فردا قراره که

من برم :) هنوز هم هیچ وسیله ای برنداشتم و بار و بندیل نبستم:)))  

اتاقمم کامل تمیز کرذم.ای کاش بشه تافت زد ، همینجوری بمونه! :/


*من واقعا تو عنوان پستام گیر میکنم!! وقتی موضوعات مختلف مطرح میشه تو پست ، خب نمیدونم

 عنوانشو چی بذارم! hز این به بعد سعی میکنم دیگه اینقدر اینور اونور نپرم که هم بتونم عنوان انتخاب

 کنم!! و شاید کوتاهتر هم بشه که بشه راحت تر خوند . البته شاید!! :)


  • ۹۴/۰۶/۰۳
  • یک من...

نظرات (۴)

  • اقای مجهول مجهولی
  • سلام میشه 
    این دورهمی ها خیلی خوبه روجیه ادم وا میشه
    + خوب کاری کردین نبردین خخخ خود ب خود درست شد دیگه خخخ

    +++‌منم همینطور تو عنوان مطالبم میمونم
    پاسخ:

    سلام

    آره دورهمی هایی با جو مثبت و شاد خیییلی خوبه ;)

    چرا دیگه بردم گوشیو درستش کردم! چون از پایه خراب شده بود باید تعویض میشد:)

    خداییش سخته عنوان گذاشتن!:))))))

    بیا با منم دوست شو خواهشا :)))))))))
    فقط تولدم می افته تو تاسوعا و عاشورا  یه زنجیر یا یه تبل میتونی برام بگیری:):|
    همیشه وسیله هاتو بی محل کن خودشون درست بشن :))
    به به تنهایی و سفر به نظرم خوبه :)
    پاسخ:

    :)))))))))) با تو هم دوست میییششمممم...طبل  هم مییخخخرم برااااااااات:)))

    نه بابا با بی محلی درست نشد این یکی! زحمت کشیدم بردم و درستش کردم:)))))

    آره تجربه ی جالبی بود برام:)

    وای مسافرت.خب منم دلم میخواد :) تنهایی فکر کنم بچسبه :دی
    چه حوصله ای داری رفتی واسه دوست کوچیکت لباس خریدی :دی
    آخ آخ اتاق نگو دلم خوونه.تا مرتب میکنی دوباره میشه همون آشو همون کاسه :تشویش
    پاسخ:

    میومدی با هم میرفتیم:))))

    لباسه رو قبل از این مدت براش گرفته بودم وقتی هم که فهمیدم تولدشه دیگه بهترین موقعیت بود..

    من کلا رابطه م با این کوچولوها خوبه تقریبا;)

    واااقعاا!! انگار نه انگار که کاری انجام شده این وسط!o_o

    سلام
    دقیقا مثل من هستید
    منم عنوان پست اخیرمو می خواستم بزارم«عنوانی به ذهنم نمیاد»
    و البته منم تصمیم گرفتم اینقد از این شاخه ب اون شاخه نپرم:)
    مسافرت خوش بگذره
    پاسخ:

           سلام

    چه جالب! عنوان ها معظلی شده برای خودش!!:)))

    مرسیییی خوش گذشت:)

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی