شلوغی های ذهن من!

بلند بخوان مرا ، نترس از اینکه غلط بخوانی

شلوغی های ذهن من!

بلند بخوان مرا ، نترس از اینکه غلط بخوانی

مردم اغلب بی انصاف ، بی منطق و خودمحورند ولی آنان را ببخش.
اگر مهربان باشی ، تو را به داشتن انگیزه های پنهان متهم میکنند... ولی مهربان باش.
اگر شریف و درستکار باشی ، فریبت میدهند...ولی شریف و درستکار باش.
نیکی های امروزت را فراموش می کنند ولی نیکوکار باش.
بهترین های خودت را به دنیا ببخش حتی اگر هیچ گاه کافی نباشد.
و درنهایت می بینی که هرآنچه هست و نیست ، بین تو و خداوند است نه میان تو و مردم...

"حضرت علی (ع)"

آخرین مطالب
نویسندگان

من الان به طرز خیلی ناباورانه ای تو خوابگاهم! فعلا که خلوته و خبری نیست زیاد ، ولی طی این چند روز

شلوغ میشه دیگه! از صبح که اومدم تا خود ظهر جابجا کردن وسایل بودم تقریبا و یه سری از مواد غذایی

ریخته بود و دردسری بود برای خودش! خدا رو شکر الان همه چی مرتب و منظمه ولی چون بقیه فعلا

همه ی وسایلاشون تو اتاقه بری منم همه تو اتاقه و کابینت های آشپزخونه نقش تیر دروازه رو بازی میکنن:)))

فقط وسایل داخل یخچال رو بردم گذاشتم تو یکی از یخچالها و بقیه فعلا جابجا شده در همین اتاقه!

خییییلی دوست دارم برم داخل شهر و اینور و اونور و از اینهمه جاهای تفریحی که هست دیدن کنم ، ولی فعلا

نه کسی باهامه نه اینکه جای خاصی رو بلدم! ولی خب اصفهان رو نبینیم دیگه کجا رو بخوایم بریم ببینیم؟

کم کم یاد بگیرم همه جامیرم دیگه! فعلا چون سرویس نداریم تا چند روز دیگه راه رفت و برگشت دانشگاه رو یاد

بگیرم ، برام بسه!:))) خدا رو شکر وسایل اولیه مو همین دور و برا میتونم بخرم و مشکلی نیست!

چون آب و هواش خشکه دست و  پای من شروع کردن به پوسته دادن! و در اولین فرصت باید برم یه جایی برای

نرم کننده لب و لوسیون!  اینترنت هم فعلا اینجور ک معلومه نامحدوده و این چند روز رو که بیکارم تقریبا ، با نامبرده

مجبورم مشغول باشم تا حد زیادی!

گوشیمم همون شهر خودمون که بودم خراب شد و ویروسی د در حد فجیع که کلا هیچ کاری نمی تونستی

باهاش انجام بدی درست! بردمش و باید فلش میکردم و گویا عکسا و فیلم هایی کهبا گوشی گرفته بودم ، تو

خود گوشی سیو میشد و کلا همه ش پرید!!:((( خیییلی عکس بود و منم باطر همین ویروس قبلا نتونسته بودم

جای دیگه ای خالیشون کنم و کلا خییییلی زیااااد خاطره های مختلف توشون بود که پریدن همه شون!!

تولدها و مهمونی ها و عکس ها و فیلمهای دسته جمعی!! الانم که بهش فکرمیکنم واقعا ناراحت میشم.. یه مدت

وسایل ارتباطی خونه خراب بود و نمی تونستم بریزم الانم که مال خودم! ای کاش قبلش مطمئن میشدم کجا سیو

شده بعد اجازه میدادم که فلش کنه!! :((

فلش کردن همانا و نابودی همه ی برنامه های منم همانا! از صبح به زور تونستم بازار و واتس آپ بگیرم تلگرام

فعلا معلوم نیست چشه فعال نمیشه! اینستا هم تا شب دیگه نصب میکنم .. خلاصه اینکه اکثر راه های

ارتباطی قطعه الان!:))) 

فردا هم جشن ورودی هاست! بخاطر همین هم زودتر اومدم وگرنه 5شنبه میومدم!:)) کلاسامون هم از شنبه شروع

میشه ثبت نام حضوری هم اواخر مهره! یعنی دو سه هفته از شروع کلاسا گذشته ، تازه ما ثبت نام حضوری انجام

میدیم:))))

هم اتاقی هامم فعلا فقط یه نفر اومده که ارشده! 2نفر دیگه هنوز نیومدن.. راستی یکی از هم کلاسی هامم اتفاقی

پیدا کردم ..همین واحد خودمونه:;) اومده بود با من کار داشت من خواب بودم!!

دیگه فعلا چیز خاصی مد نظرم نیست بجز اینکه دلم تنگ شده از همین الان! و همینایی که گفتم..:)

ایشاااله که اون دو تا هم اتاقی هامم خوب باشن و اینجوری حداقل اذیت نشم!

  • ۹۴/۰۶/۳۱
  • یک من...

نظرات (۳)

عهههه به سلامتی  خوابگاهی:)):*
چقدر دور شدی از خونه!!! آیکن تشویش ایجاد کردن در ذهن یه ترم اولی:))))))))))
عی بابا چند وقت یه بار عکس و .. رو خالی کن تو سیستمت مشکلی پیش بیاد حداقل یه مقداریش از دست میره :دی
وای هر چی برنامه بوده که داری تو گوشیت :))))
من کلا یه اینستا جدیدا نصب کردم اونم سرعت نت تو خونه افتضاحهههه:|شاید حذفش کنم :)))


پاسخ:
خوابگاه هم مگه به سلامتی داره؟!!:(((((
ایکون گریه و اشک فراوان!!:(((((( تازه سرما هم خوردم تا حدی!!حالم گرفته س کلا:((
خو اخه خود سیستم مشکل داشت نمی تونستم وارد کنم.
نه الان همه خرابن فقط واتس اپ دارم! تو گوشی کار نمی کنن فعلا!!
اینستامم داغون شده... کلا خلع سلاحم فعلا!!:(((
  • ساحل آرام
  • اوه از الان رفتی تا شنبه؟ :دی
    از گیلان رفتی اصفهان؟چقد دووور
    ایراد نداره دوست پیدا کنی راحت میگذره واست
    خیلی بده چیزایی که دوست داشتی یهو بپره
    مثل همین پستای بلاگفا :(
    ایشالله بازم کلی عکس خاطره انگیز میگیری :*
    راستی برامون عکس از محیط جدید بذار :دی
    پاسخ:

    نه خب بخاطر اون جشنش اومدم وگرنه چهارشنبه پنج شنبه میومدم.

    آره خب تهران قبول نشدم جاهای دیگه م که داشتن که نزدیک تر بود یا مسیرش

    بد بود یا زبون دیگه ای داشتن که فهمیدنش سخت بود یا از لحاظ رفت و آمدی خیلی

    امکانات نداشت یا تو همین3-4سال این رشته رو آورده بودن که خب خیلی هم نمیشه به

    آموزششون اعتماد کرد‍! دور هست ولی خب حداقل این مشکلات بالا رو نداره:) دلم به همینا خوشه فعلا!

    خیییلی بده مخصوصا که عکسا و فیلم های خاص رو نگه داشته بودم و اونایی که اضافه بودن یا خوب نبودن

    حذفشون کرده بودم!!:((

    از محیط جدید فعلا خودمم عکس نگرفتم! یه کم راه بیفتم با خیال راحت عکس میگیرم میذارم ;)

    چرا من همش فکر میکردم تو تهران قبول شدی؟! البته اصفهانم خوبه و کلی جاهای دیدنی داره که میتونی غروبا بری بشینی و دلتنگی هاتو برطرف کنی..
    واسه بچه های خوابگاهی شدیداااا لازمه :))
    روبه روی خوابگاه ما یه بلوار خیلی بزرگ داشت که یه جورایی پاتوق دانشجوها بود.. دیگه غروب که میشد تو بلوار پر از دانشجو بود.. پارک لاله انتهای بلوارمون بود و جمعه ها صبحانه به دست، با هم اتاقی ها میرفتیم پارک ورزش میکردیم و صبحانه میخوردیم و ...
    در کل سعی کن فقط خوش باشی و لذت ببری، به دوری و دلتنگی و ... اگه بخوای فکر کنی، سخت میگذره!
    پاسخ:
    نمیدونم والا:)))) اتفاقا تو کارنامه ی سبزی که اومد تهران هم قبول شدم اما رشته ش محدودیتش زیاد بود ، دیگه نرفتم.
    هنوز جاهای اینجوری رو پیدا نکردم اتفاقا خودمم دنبالش هستم! به شدددت نیاز دارم:)))
    اوهوم حق با توعه ولی خیلی سخته یه دفعه بخوای باهمه چی با هم کنار بیای!!:(

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی